این تصویر کودکی من است که ازدوریش دلتنگم .حالا مدادی دارم که گاهی وقتها تراشی به نوک آن می زنم واز خاطرات کودکی می نویسم ....آنقدر که خسته شوم ...مینویسم.آنگاه که خسته شدم همه نوشته هارا پاک میکنم ....شاید هم پاره پاره کنم وآنرابدست نسیمی دهم که برایت بیاورد. این ورق پاره ها را بگیر وبخوان که خاطرات من است برای دان نظرت میدانم که یادت نمی رود.برایم نظرت را بیادگار خواهی گذاشت؟یانه؟